پس از تبین واژه ها بیان این نکته مهم است که در ادبیات سیاسی،مردم به اکثریتی اطلاق می شود که دل در گرو نظام حاکم و دولت به معنای عام داشته و دولت برآمده از آنان است و اقلیت مخالف همیشه وجود داشته که طبق قواعد و قوانین دموکراسی برای جلوگیری از آنارشیسم و هرج و مرج باید تابع اکثریت باشند.فلذا منظور از همدلی و همزبانی،دولت و ملت در نظام مقدس جمهوری اسلامی که یک نظام مردم سالاری دینی است،یعنی ملت مومن و انقلابی ایران اسلامی از صمیم قلب و با تمام وجود و به عنوان یک تکلیف الهی حرف دولتمردان خود را خوب شنیده و از دولت برآمده از متن خود به احسن وجه حمایت می کند و دولت که عاره فضایل ملت و برترین ملت از جهت علم و تقوی،ایمان و عمل می باشد،از صمیم قلب و با تمام وجود و به عنوان یک تکلیف الهی حرف ملت مومن و انقلابی خود را خوب شنیده و در خدمتگزاری ایشان به عنوان یک فریضه الهی سعی وافر و اهتمام کامل داشته اند.
وحدت، همدلی و همزبانی در میان اقشار گوناگون جامعه برای رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی، آنچنان واجد اهمیت بود که امام بزرگوارمان با تمام توان به این مهم اهتمام داشتند. با توجه به دشمنان سرسخت ملت ایران و توطئههای پیدرپی آنان برای بازداشتن مردم ایران از حرکت و فرو ریختن جامعه ایرانی، حضرت امام تنها راه موفقیت ملت در برابر توطئهها و ایستادگی در برابر دشمنان را در وحدت، همدلی و همزبانی ملت میدانستند و این مهم را اینگونه بیان میداشتند: «تا آن وقت که «یک» هستید این «یک» را کسی نمیتواند بشکند.» امام(ره) وحدت دینی و مذهبی را عامل اصلی حفظ استقلال دانسته و به علاقهمندان به استقلال کشور میفرمودند: «اگر علاقه به استقلال ایران دارید وحدت مذهبی داشته باشید.» یکی از اشکالات برخی از گروههای سیاسی در این است که همزبان با یکدیگر هستند، لکن همدل نمیباشند، فلذا شعار برای وحدت زیاد سر میدهند ولی در عمل خبری از وحدت میان آنان نیست.
در مکتب رهبر کبیر انقلاب اسلامی وحدت، همدلی و همزبانی دارای ارزش ذاتی بوده و از امور ضروری برای حفظ اسلام و پیشبرد انقلاب اسلامی و دست یافتن به اهداف عالی به حساب میآید.با این نگاه شعار وحدت و همدلی و همزبانی، اختصاص به یک سال خاص ندارد و این شعار برای همیشه و برای همه سالهاست؛ اگر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی سالجاری را با این عنوان نامگذاری کردهاند حتماً به دلیل طمع خاص دشمنان برای بهرهگیری از شرایط کنونی ایران است. در چنین شرایطی توجه به وحدت و تلاش مضاعف برای همدل و همزبان شدن دولت و ملت، ضرورتی بیش از پیش پیدا میکند و این مهم برای همگان تکلیفآور میشود.
به هر حال وجدان سیاسی اقلیت و اکثریت باید بیدارتر و شادابتر از گذشته هدایتگر بوده و بر مدار منافع و وحدت ملی بچرخد و دولت و حاکمیت را در چنین شرایط حساسی بیشتر درک نموده و با همدلی و هم زبانی با دولت، در ایجاد آرامش و آسایش بیشتر جامعه مشارکت نمایند، امید است دولتمردان تلاشگر با تدبیر امور داخلی و خارجی، ضمن ایجاد همدلی و هم زبانی ملی و فراملی، میوه ی این همدلی و هم زبانی را بچینند و به حمایت مقام معظم رهبری و همفکری، هم یاری، همراهی، هم دلی و هم زبانی ملت غیور، شهید پرور و نجیب ایران اسلامی پاسخ شایسته ای بدهند. انشاءالله
سرمایه اصلی صنعت کشور کارگران و کارکنانی هستند که با وجود مشکلات فراوان، با تلاش متعهدانه خود این مجموعه ها را از بحران خارج کردند. کارگران بازوان حرکت هر جامعهای به سوی رشد، تعالی و شکوفایی هستند بی شک همه پیشرفتهای حاصل در مسیر زندگی نشات گرفته از رشد و پویایی فکر و گسترش اندیشهورزی است و در هر جامعهای که از فرصت اندیشه و بازوی هنرمند کارگران بهتر استفاده شود توسعه و پیشرفت رونقی دو چندان خواهد یافت.
لیس للانسان الا ما سعی
کارگاه مهمترین سنگر مبارزۀ کارگران با دشمنان اسلام و انقلاب است. سلاح کارگران، کار آنان است که از این سلاح باید براى تداوم انقلاب، گسستن کاملِ زنجیرِ وابستگى و در نهایت کسب استقلال اقتصادى استفاده شود. کارگران باید با افزایش تولید و بهبود کیفیت آن و با تلاش مستمر در جهت خودبسندگى صنعتى، میهن اسلامى را از بیگانگان بىنیاز کنند کارگران باید با بینش اسلامى به مسائل کار و کارگرى بنگرند، تفاوت در توقعات و خواستههاى صنفى نباید موجب جدایى بین اقشار مختلف شود و اخوت اسلامى را خدشهدار کند. مکاتب الحادى مىکوشند با استفاده از این امر، کارگران را به صورت طبقۀ جدا از امت اسلامى بشناسانند.(اولین پیام حضرت آیتالله خامنهای بهمناسبت روز کارگر)
از هنگامی که آدمی بر کره زمین پدید آمد،
برای رفع نیازهای خود نیازمند کوشش بود. زندگی انسان بر محور کار میگردد و
کار، تلاش انسان جهت حصول به هدف معین است. کلید گشایش هر استعدادی در
درون انسان کار است. کار بزرگترین و شاید زیربناییترین بخش زندگی انسانی
است. چرا که از کار میتوان به جوهره درونی افراد پی برد و وقتی این
جوهرههای درونی آشکار شوند و استعدادهای بالقوه به منصه ظهور برسند
میتوان به وجود جامعهای پویا امیدوار بود.مکاتب کوناگون بشری دیدگاههای
مختلفی درباره کار داشتهاند. در اندیشه یونان باستان از آنجا که کار به
بردگان اختصاص داشت فعالیتی تحقیرآمیز و پست شمرده میشد و این دیدگاه در
آثار فلاسفه یونان نیز وجود دارد. بتدریج در قرون وسطا وحاکمیت کلیسا بر
اروپا تشویق به انجام کار برای کسب درآمد به وجود آمد. با گذشت زمان در
دوران رنسانس و شکلگیری عقاید جدید درباره انسان و دین و دنیا، کار
جایگاه و اصالت خاصی یافت. در جهانبینی اسلامی، کار مفهوم ویژهای دارد
و آثار آن تمام صحنه هستی را میگیرد و دنیا و آخرت را به هم گره
میزند.
دستانشان ترک برداشته، اما این ترکها در طول سالیان طولانی یک لطف بزرگ
برای آنها داشته و آن افزایش صبر آنها و ساختن کشور با همین دستان
است.کارگران را میگویم، حال این کارگر میخواهد پدر من باشد یا شما فرقی
ندارد همین دستان است که سالهای سال موجبات ایستادگی ما در برابر
زیادهخواهیهای دشمنان را فراهم آورده است، جایی که پس از انقلاب بزرگ
اسلامی ایران کشورمان با تکیه بر دستان توانمند نیروهای داخلی سعی در کاستن
وابستگی در عرصههای گوناگون از جمله عرصه صنعت به سایر کشورها داشته
استهر ساله روز اول می را روز جهانی کارگر نامگذاری می کنند و در مراسمی از
کشور ما در بنگاههای کارگری برگزار می شود اما آیا تاکنون به طور واقعی
به حقوق کار و کارگر رسیدگی شده است ؟ در فرهنگ اسلامی ما کار جوهره هر
انسانی است و این جوهره با تعاریفی که که آنرا واجد وصف شرفتمندانه می کند
خود نوعی عبادت محسوب می شود که این عبادت وقتی به تولید و ثروت منجر می
شود امر پسندیده تلقی می گردد ؛ در علم حقوق نیز توجه ویژه ای به قانون کار
و مفهوم کار شده است که حقوق کارگران نیز در آن لحاظ گردیده و مزد کارگر
یکی از بخش های مهم آن است که دغدغه کارگر و کارفرما است .
کارگران موتور محرک اقتصاد هر کشور هستند و باعث شکوفایی جامعه می شوند
کارگران در کنار کارفرمایان و دولت سه ضلع یک مثلث برای چرخش اقتصاد هستند و
کارگران را می توان مهمترین ضلع این مثلث نامید که چگونگی گذران زندگی و
جذب ایشان همواره در تمامی دولت ها محل مناقشه بوده است با ادغام وزارتخانه
های کار و امور اجتماعی و رفاه اجتماعی به همراه تعاون بارقه های امید در
ذهن کارگران زده شد که شاید قانونگذار و دولت توجه بیشتری به آنان خواهد
داشت اما همچنان بر اساس قانون کار وظیفه تأمین اجتماعی را از دولت بر عهده
کارفرمایان محول می کنند و این امر باعث ایجاد انحصار عرضه در بازار کار
می گردد که این یکی از بزرگترین مشکلات کارگران است . تأمین اجتماعی نیازی
است که هر انسانی در سنین کهنسالی و بازنشستگی به آن نیازمند می شود تا
ثمره یک عمر زحمت و تلاش خود را ببیند که اکنون حصول آن مشکلاتی را به
همراه دارد . پرداخت طلب سازمان تأمین اجتماعی از سوی دولت می تواند مرهمی
بر دردهای کارگران باشد و تهمیداتی که در بیمه های تکمیلی نیز برای کاهش حق
السهم کارگران امری تلقی می شود که کارگران سخت بدان نیازمند هستند
.قراردادهای سفید امضاء که به همت والای دولت تدبیر و امید مشکل بزرگی در
امور کارگران بوده اکنون تا حدودی مرتفع شده است و امیدواریم با درایت و
حمایت دولت به طور کلی از جامعه کارگری رخت بربندد.
ایجاد شرایط و محیط کار ایمن و تعریف چارچوب های حقوقی مناسب و مجاز برای
عقد قراردادهای کار از رسالت های قانون کار است که در کارگاهها بدان آن
کمتر پرداخته می شود ، عده ای در شرایط ناایمن به کار می پردازند تا گذران
زندگی کنند ؛ اگر قانونگذار قانون کار را به درستی ساماندهی کند از کوچکی
حجم کارخانجات تولیدی بکاهد دیگر کمتر کسی به خود اجازه تأسیس کارگاههای
ناایمن را می دهد قانونگذار و دولت وظیفه دارند از تعرض و دست اندازی به
قانون کار جلوگیری کنند زیرا کارگران این قانون را یک ملجأ برای خود می
پندارند و با تمامی ایراداتی که قانون کار دارد اکنون تنها حامی برای دستان
پینه بسته کارگر است . ارتقای بهره وری با احساس امنیت و آرامش کارگر صورت
می گیرد کارگری که نتواند ضرورت های زندگی خود را تأمین کند در محیط کار
آرامش ندارد و به درستی نمی تواند به تولید محصول بپردازد و این معضل
راندمان کاری وی را با کاهش محسوسی مواجه خواهد ساخت . رسیدگی به حقوق
کارگران در نهایت جامعه را به سوی توسعه رهنمون می سازد و حرکت جامعه را به
سوی شکوفایی اقتصادی سریعتر می کند زیرا کارگر دغدغه ای جز کار خود ندارد و
بیرون از محیط کار آرامش و آسایش داشته و در داخل محیط کاری نیز با خاطری
آسوده به کار مشغول می شود .
این آسودگی خاطر کارگر ، فساد را از محیط کارگری می کاهد زیرا کارگر نیازی
به نگهداشتن انرژی خود برای کار دوم ندارد و حتی این دستاورد باعث کاهش
فساد اداری نیز خواهد شد.در سال جاری که به فرموده مقام عظمای ولایت سال
دولت و ملت ؛ همدلی و همزبانی نام گرفته شده امید است دولت تدبیر و امید در
جهت بهبود وضعیت کارگران در کارگاهها و کارخانجات خدماتی ، تلاشی وافر
داشته و اقداماتی را در راستای رفع دغدغه های معیشتی کارگران بردارد که این
امر باعث دلگرمی کارگران و در نهایت باعث بهره وری می شود . به هر روی
کارگران چشم انتظار حمایت های دولت در راستای احقاق حقوق و افزایش قدرت
خرید خود با توجه به خط فقر و مشکلات تورمی بر سر راه معیشت خود هستند و
همچنین امنیت شغلی در راه مسایل استخدامی و قراردادها نیز نکته ای مغفول
مانده است که امنیت شغلی بهتر از یافتن شغل برای جوانان است زیرا وجود
امنیت شغلی سبب آسودگی خاطر است و جوان می تواند به آهستگی به دورنمای خود
پیشرفت را برای خود تصویر کند . این بارقه امید در ذهن کارگران زده نمی شود
مگر با حضور تشکل های کارگری در رأس امور تصمیم گیری برای کارگران و تعامل
وزارت تعاون ، کار و امور اجتماعی با این تشکل ها که از بدنه کارگران
هستند . امید است در سال جدید شاهد پیشرفت در امور کارگری کشور باشیم .
کار در زندگی آدمی از اهمیتی اساسی برخوردار است و این امری معلوم و شناخته
شده است. این اهمیت در تعالیم اسلامی به خوبی تجسم پیدا کرده و تبیین گشته
است و همچون انگیزه ای مثبت و نیرومند، روح کوشش و تلاش را در افراد و
گروه ها دمیده است. لذا بر پیشوایان اجتماع و مدیران ملت و مردان حاکمیت
واجب است که برای فراهم آوردن کار برای بیکاران تلاش کنند چرا که بیکاری
سبب فقر و بی بند و باری و سقوط اخلاقی است. همچنین لازم است از لحاظ
کارگران جهات متعددی رعایت شود تا حقوق آنان در ترازهای مختلف چنان به
ایشان برسد که به هدف های انسانی اسلام نزدیک باشد.
حرف آخر:
کار و تولید در هر کشوری بدست کارآفرینان و کارگران انجام می پذیرد و این دو قشر را می توان مکمل هم در امر تولید دانست که به منزله دو بال و بازوی تکمیل کننده هم عمل می کنند و با تولید و انجام کار در عرصه های مختلف بستر رفاه و آسایش را برای آحاد جامعه فراهم می نمایند . کارآفرینان و یا همان کارفرمایان با اندیشه و فکر و ایده خود صنعت و حرفه ای را شروع و کارگران عزیز به کمک آنان آمده، کار را ادامه و به سرمنزل مقصود می رسانند، بنابراین هر دو در به ثمررساندن و تولید محصول نهایی شریک هستند که هم اجر دنیوی و هم اجر اخروی دارد.
حاصل زحمت و تلاش این دو گروه فعال جامعه، تولیداتی است که در جهت خودکفایی و تامین نیازهای افراد جامعه به بازار عرضه می شود که این خدمات واقعاً افتخار مردم آن کشور محسوب می شو همدلی و همزبانی بویژه در سالی که به همین عنوان از سوی رهبر معظم انقلاب نام نهاده شده است، زمینه ساز ایجاد فرهنگ صحیح و غنی کار در جامعه اسلامی شود و راه را برای ایجاد یک جامعه اسلامی خلاق و فعال و الگو برای سایر ملل مبدل سازد. همه افراد جامعه مشغول فعالیت و کار هستند و بنوعی می توان همه را کارگر نامید. اما گروهی هستند که فعالیت بیشتری در راه سازندگی ایران عزیز اسلامی دارند که در واقع به آنان کارگر اطلاق می شود که انتظار می رود در چنین زمان سخت و طاقت فرسا هم دوش کارآفرینان و سرمایه گذاران عرصه کار و تولید، تلاشهای خود را استمرار بخشیده و انشاء ا... تعالی راههای سخت را هموار نمود،تا آبادانی میهن عزیز فراهم شود.
بیشک کارگرانی که همواره در طول سالیان اخیر به عنوان یکی از ستونهای اصلی نظام ایفای نقش کردهاند نیازمند تکریم بیشتر و فرهنگسازی مناسب برای ارائه خدمات به این قشر هستندامیدواریم گذر ما بر نقش موثر کارگران در کشورمان که بخشی موثر از جامعه و به تعبیر رهبر معظم انقلاب ستونی از انقلاب را تشکیل میدهند تلنگری باشد تا به امنیت شغلی و وضعیت اجتماعی این قشر زحمتکش کشورمان توجه بیشتری شود. دیدن کارگران و تاثیرگذاری آنها در جامعه را شاید بتوان سادهترین کار برای مسئولان دانست کارگرانی که همواره در طول سالهای پس از انقلاب با حضور همیشگی شان در صحنه، وفاداری خود به نظام و انقلاب را اثبات کردهاند این روزها نیازمند توجه بیشتری هستند.
هر که «قدر» خود را نشناسد، قدر هیچ چیز دیگر را نخواهد شناخت.کلام زیبای امیرمؤمنان«ع» در زمینة «خودشناسی» چنین است:«مَن جهل نفسَهُ. کانَ بغیر نَفسیهِ اجهل»(۱) هر کس خود را نشناسد، غیر خود را هیچ نخواهد شناخت.مقصود از این «خود» چیست؟آیا «خود فیزیکی» و شناخت ویژگی ها و مشخّصات بدنی و اندام و دستگاه های ظریف و پیچیدة بدن مثل دستگاه گردش خون، تنفس، اعصاب، رگ ها و مویرگ ها، استخوان بندی، شنوایی و بینایی و گوارش و عضلات است؟آیا «خود روحی» و آشنایی با دنیای پیچیده و تو در توی روح و روان و شخصیت و غرایز و تمایلات و کشش ها و حساسیت ها و خواسته ها و محبّت و نفرت و انس و وحشت و دلبستگی ها و علایق است؟آیا «خود انسانی» و کمالات و کمال جویی و فلسفة خلقت و ابدیت خواهی و روحیة نیایش و معنویت و جذب شدن به خوبی ها و خوبان یا لغزشگاه های اخلاقی و نفسانی و استعدادهای روحی و زمینه های رشد انسانی است؟
البته همة اینها هست و هر یک از این معرفت ها می تواند سهمی در تعالی روح و تکامل انسان داشته باشد.کلام حضرت امیر«ع» که فرمود: «من عرفه نفسه عرفه ربه»(۲) به همة این وادی های شناخت اشاره دارد، زیرا دقت در پیچیدگی ها و ظرافت ها و مهندسی شگفتِ کیفیتِ چشم و گوش، به تنهایی کافی است که انسان را «موحّد» سازد و از خودشناسی به خداشناسی برساند.امّا مهم تر از اینها شناختِ «جایگاه انسان» در نظام خلقت و بساط گستردة آفرینش است، آفرینشی که هیچ ذرّه و گوشه ای از آن، بی هدف و عبث نیست: «افحسبتم انمّا خلقناکم عبثاً...»(۳)
ز کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟
به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
***
اندکی در خود نگر تا کیستی
از کجایی؟ در کجایی؟ چیستی؟
گفتیم «خودشناسی» و چشم انداز وسیع فلسفة خلقت و میدان های رشد و زمینه های تعالی در نظر آمد.گاهی کسی در مدار جاذبة یک روح قوی قرار می گیرد و میل به پرواز پیدا می کند.گاهی «جاذبة عرفانی» یک عارف صاحبدل، دل های مستعد را به طیران وامی دارد و از خاک به افلاک می کشاند.گاهی مجلس و محفل با شور و حالی، فطرت کمال جو را گرم و شکوفا می سازد.گاهی روشن شدن «چراغ بیداری» در درون دل و یک «جرقة معنوی»، وجودی را به آتش می کشد و «بذر وجود» را در «مزرعة حیات» کسی بارور می سازد و «گل کمال» را بر شاخسار وجودش می شکوفاند.اگر کسی «قدر» و «قیمت» خود را نشناسد، چه امیدی هست که در پالایش روح و تصفیة جان بکوشد و کمر همت بربندد و دستی از آستین اراده بیرون آورد و «بخواهد» تا «برسد» و «بجوید» تا سیراب شود؟آنان که تشنة «آب حیات»اند و سایه سار آرامش معنوی را طالبند، گمشدة خویش را در وادی معرفت و عبادت و تهذیب نفس می یابند و روح عطشناک خویش را از این چشمة زلال و شراب طهور، سیراب می کنند.اینکه «شوق پرواز» در انسان هست، نشانة امکان پرواز و اوج گیری است، چون هر غریزه ای که خدا در انسان نهاده است، میدانی را هم برای بروز و ظهور آن فراهم کرده است. سعدی چه نیکو گفته است:
طیران مرغ دیدی؟ تو ز پای بند شهوت
به در آی تا ببینی طیران آدمیت
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حدّ است، مکان آدمیت(۴)
در آموزه های پیشوایان معصوم«ع» آمده است که قیمت انسان بسی بالا و جایگاهش والاست.انسان، برتر از دنیاست و آنچه در آن است.قیمت انسان، «بهشت» است و اگر خود را به کمتر از آن بفروشد، زیان کرده است.حضرت علی«ع» می فرماید:«لَیسَ لِانفُسِکم ثَمنٌ الاّ الجنّه، فلا تَبیعوها اِلاّ بها»(۵) جان های شما را بها و قیمتی جز «بهشت» نیست، پس خود را جز به بهشت نفروشید.ما در کجای آفرینش و کدام زاویة خلقتیم؟صندلی ما در عالم وجود کجاست؟ برای چه آمده ایم و کجا خواهیم رفت و سرنوشت ابدی ما چه خواهد شد؟بسته به اینکه با «وجود» خود چگونه برخورد کنیم و این «بند» را چگونه آبیاری کرده و برویانیم، یا چگونه ضایع کرده و بسوزانیم، جایگاه ما متفاوت خواهد بود.
قرآن، بارها از «فلاح» سخن گفته است(۶) که روییدنی مثل بذر و گیاه و کنار زدن موانع و سرکشیدن و برآمدن و نفس کشیدن در آفاق و بهره بردن از نور است. «قد افلح من زکیها»(۷) هر که این نفس را تزکیه کرد، به فلاح رسید و رستگار شد.اگر وجود خود را همچون گیاهی رو به رشد بدانیم، آراستگی به کمالات اخلاقی و معنوی مثل شکفتن غنچه و به برگ و بار نشستن آن است. دریغ از غنچه ای که نشکفته پر پر شود و شاخه ای که به بار ننشسته بشکند و وجودی که به کمال نرسیده تباه شود و به انسانی که به جای «بهشتی» شدن، «هیزم جهنم» گردد.
تو پاک، همچو نسیمی
بلند، همچو چکادی
تو سرفراز، چو سروی
تو سرکشیده ز خاکی
تو چون چمن به طراوت
تو چون فرشته به پاکی
تو رود پر تب و تابی
ز پنجه های زمانه
تو چکه چکة آبی. ..(۸)
آن «قدرشناسی» که یاد شد، فرجامی چون «صدرنشینی» هم دارد.قرآن، از کسانی به نام «مقربین» یاد می کند.(۹)در متون حدیثی، از بسیاری کارهای نیک یاد شده که انسان را به خدا نزدیک می کنند. انجام عبادات هم باید به قصد «قربت» انجام شود و مقرّبان درگاه الهی حقّ شفاعت دارند. فرشتگان خدا هم در سایة عبودیت و اطاعت و بندگی، مسندنشینان «قرب الهی» می شوند و با عنوان «الملائکه المقرّبون» از آنان یاد می شود.(۱۰)
این همان «صدرنشینی» است که در سایة «قدرشناسی» فراهم می آید.در حدیث قدسی است که بندة من در سایة نیکی ها، آن قدر به من نزدیک می شود که من چشم او می شوم که بدان می نگرد و گوش او می شنوم که بدان می شنود و دست او می شوم که بدان کار و تلاش می کند.(۱۱)صدرنشینی در دستگاه خدا برای کسانی است که اهل ایمان، یقین، عبادت، اخلاص، اصلاح، سجود، انفاق، حسن خلق، تواضع، خوف از خدا، ترک معصیت، پرهیز از لقمة حرام، کار و تلاش برای کسب حلال، کوشش برای آشتی دادن افراد، انجام نوافل، ادای فرایض، نیکی به بندگان خدا، گریة شبانه به درگاه حق و... باشند.اینها همه در روایات آمده است.آنگاه کسی که صدرنشین شد، دعایش هم مستجاب می شود، چون مقرّب است و به جایی می رسد که: «اِن دعانی اَجبتَهُ، و اِنّ سألنی اعطیته»(۱۲) اگر مرا بخواند، اجابتش می کنم و اگر از من درخواست کند عطایش می دهم.قدر خود را بشناسیم، تا صدرنشین گردیم.
۱ـ غرر الحکم، ج 5 ص 334، حدیث 8664.
۲ـ همان، ص 194، حدیث 7946.
۳ـ مؤمنون، آیه 115.
۴ـ کلیات سعدی، ص 790.
۵ـ نهج البلاغه، حکمت 456.
۶ـ از جمله در این آیات: اعلی آیه 14، مؤمنون آیه 1، اعراف آیه 157، حشر آیه 9 و....
۷ـ شمس، آیه 9.
۸ـ از نویسنده، «برگ و بار»، ص 273.
۹ـ بنگرید به این آیات: نساء آیه 172، واقعه آیه 11، مطففّین آیه 28، آل عمران آیه 45 و آیاتی دیگر.
۱۰ـ نساء آیه 172.
۱۱ـ کافی. ج 2 ص 352.
۱۲ـ همان.