تربیت فرزند از دیدگاه امام رضا (ع)

جدا از تمامی نکاتی که قبل از ازدواج به مردان و زنان مسلمان توصیه‌شده تا خانواده‌ای سالم را تشکیل دهند، تربیت فرزند نیز از اهمیت بسیار بالایی برخورداراست. با ورود عضو جدید به خانواده زن و شوهر باید تمام مسائل تربیتی را رعایت کنند. از آنجا که امام رضا (ع)، اکثر اوقات در سفر به سرمی بردند و از کانون خانواده دور بودند؛ سیره تربیتى ایشان بسیار قابل‏توجه است؛ چرا که تربیت فرزند از راه دور شیوه‏اى خاص مى ‏طلبد.حضرت امام رضا (ع) فرمودند:«ان الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا»اگر مردم زیبایی‌های سخن ما را بدانند، از ما پیروی می‌کنند. (1)

آری، پس چه خوب است که در تمامی مسائل زندگی از پیام‌های ائمه اطهار استفاده کنیم تا با راهنمایی از اندیشه‌های ناب آنان و به کار گرفتن این احادیث نورانی؛ هم راه روشنایی زندگی را بیابیم و هم دیگران را به پیگیری روش و سیره ائمه آگاه سازیم. تربیت فرزند سالم یعنی تربیتی جامعه‌ای سالم تر بنابراین اگر هر کدام از ما گلی تازه و خوشبو به بوستان جامعه هدیه کنیم در نهایت اجتماعی داریم خالی از هر ناپاکی و بوستانی پر از صفا و صمیمیت. آن وقت است که دل و جانمان در چنین جامعه‌ای جلا می‌گیرد و به زلال بخشی دل‌های دیگران، کمک نموده‌ایم.


گلى نو رسیده:

نوزاد انسان گلى نو رسیده است که به تدریج‏ رشد می‌کند و شکوفا می‌گردد. به ثمر نشستن گل به مراقبت دائمى باغبان نیاز دارد. والدین، باغبانان دلسوز زندگى‏اند و گل‌های معطر زندگی‌شان به مراقبت همه‌جانبه آنان نیاز دارند. مراقبت از سلامت جسمانى، تغذیه مناسب، تأمین آرامش و سلامت روانی و تأمین نیازهاى عاطفى نوزاد در رشد جسمانى، عاطفى و تکامل معنوى‏اش ‏تأثیر بسزا دارد. به ویژه در نخستین روزهاى زندگى که نوزاد، به خاطر بیگانگی با محیط جدید و ضعف و ناتوانى، به توجه افزون‌تر نیازمنداست.حکیمه خواهر امام رضا (ع) گفته است:« وقتى زمان وضع حمل خیزران، مادر حضرت جواد (ع)، رسید، حضرت رضا (ع) مرا صدا زد و فرمود:«- هنگام وضع حمل، پیش او حاضر باش و همراه او و قابله درون اتاق برو.» آن گاه حضرت چراغى در اتاق گذاشت و در آن را بست. هنگام وضع حمل خیزران، چراغ خاموش شد و او ناراحت گردید. در این وضیعت بودیم که حضرت جواد (ع) به دنیا آمد درحالی‌که بر روى او چیز نازکى مانند پارچه بود، نورش تمام اتاق را روشن کرد و ما به آن نگاه مى‏کردیم. آنگاه او را در آغوش گرفتم و آن پرده را از او جدا کردم. در این هنگام امام رضا (ع) آمد، در اتاق را باز کرد، جواد (ع) را گرفت، در گهواره گذاشت و به من فرمود: «یا حکیمه الزمى مهده‏»؛ حکیمه مراقب گهواره‏اش باش ...آری، پس از تولد، کودک قدم به جهانى نو مى‏گذارد. در اولین گام باید آواى توحید را در گوش نورسیده زمزمه کرد و فضاى هستى‏اش را از نسیم خوش توحید و بندگى عطرآگین ساخت. آن وقت است که با افشاندن بذر توحید؛ سرزمین وجودش از لاله‌های زیباى ذکر الهى سرشار می‌گردد. چنانچه امام رضا (ع) فرمود:« هنگام تولد فرزند در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگویید.»


نام‌گذاری:

 

نام نیکو مایه سربلندى و افتخار و نام زشت‏ باعث ‏سرشکستگى و احیاناً احساس حقارت است. زیرا نام تا پایان عمر با انسان همراه است و فرد همواره با آثار خوب و بد آن مواجه است. ائمه اطهار (ع) نیز نام‌هایی نیکو براى فرزندانشان برمى‏گزیدند و دیگران را بدین امر سفارش مى‏کردند. امام هشتم شیعیان نام نیکوى محمد را بر فرزند دلبندش نهاد و از تأثیر این نام نیکو چنین پرده برداشت: «خانه‏اى که در آن‏نام محمد باشد، روز و شبشان را با خیر و نیکى به پایان مى‏رسانند.» (2)


از دیدگاه اسلام:


از دیدگاه اسلام، وقتی پسربچه به سنّ سه سالگی رسید به او آموزش می‌دهند که هفت بار «لا اله الاّ اللّه» بگوید، سپس وی را تا رسیدن به سنّ سه سال و هفت ماه و بیست روز به حال خود می‌گذارند و آن گاه بدو می‌گویند تا 7 مرتبه «محمد رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله و سلم » بگوید. باز رهایش می‌کنند تا چهار سالگی، در این سن به او یاد می‌دهند تا 7 بار «صلی اللّه علی‌محمد و آله» بگوید. سپس تا تمام شدن پنج سالگی کاری به وی ندارند. در پنج سالگی از او درباره شناخت دست چپ و راست سؤال می‌شود. اگر دست راست و چپ خود را تشخیص داد، او را رو به قبله کرده و امر به سجده می‌کنند. در ادامه تا هفت سالگی چیزی بدو نمی‌آموزند. در پایان هفت سالگی به او گفته می‌شود خود دست و رویش را بشوید، وقتی از پس این کار برآمد به او گفته می‌شود: نماز بگذار. باز تا رسیدن به نُه سالگی آزادش می‌گذارند، در پایان نه سالگی وضو و نماز را بدو می‌آموزند.


تربیت اسلامی در روانشناسی؛ اساس تربیت کودک بر طاعت:


درستی چنین شیوه اسلامی تربیتی را دانش روانشناسی جدید نیز به اثبات رسانده است:«کودک در سن دو تا سه سالگی از جنبه کلامی قادر خواهد بود ادراک خود را درباره بسیاری از اشیا و روابط [بین آن‌ها] بیان کند ... و در پایان سه سالگی می‌تواند جملات را بر اساس قواعد زبانی رایج به کار گیرد و این آمادگی، امکان ساخت جملات ابتدایی و صحیح را برای وی فراهم می‌آورد.»(3)عمق‌بخشی ایمان کودک به خدا، در تربیت وی لازم و ضروری است. کودک در این مرحله، از جهت‌های مختلف که از جمله آن‌ها ایمان به خداست، مقلد پدر و مادر می باشد.


دکتر اسپاک می‌گوید:«زمینه عشق و ایمان به خدا در کودک ، همان زمینه عشق و ایمان والدین به خداست.»


سپس می‌افزاید:«میان سه تا شش سالگی، کودک تلاش می کند تا در همه چیز از پدر و مادر خود تقلید کند، پس اگر آنان از خدا برای او سخن بگویند، ایمان کودک به خدا نیز دقیقاً به گونه ای خواهد بود که در ضمن کلماتشان به او آموخته اند.» (4) بنابراین، اگر کودک از جانب پدر و مادر محبت، دوستی و جایگاه ویژه‌ای را احساس کند، خواهد کوشید که این جایگاه را به منظور فراهم ساختن رضایت آنان، حفظ کند؛ و مهم‌ترین مصداق رضا، اطاعت از آنان است. در نتیجه، پدر و مادر اساس تربیت کودک بر طاعت و فرمان پذیری اند.


در نتیجه:


رسول خدا (ص) فرموده است:« رَحِمَ اللّهُ والِدَیْنِ اَعانا وَلَدَهُما عَلی بِرِّهما.»«خدای رحمت کند پدر و مادری را که فرزندشان را بر نیکی به پدر و مادر مساعدت کنند.» (5)


منابع


1. بحارالانوار، ج 2، ص 30.


2. ماهنامه کوثر شماره 17


3. علم النفس التربوی، دکتر علی منصور، ج 2، ص 132.


4. مشاکل الآباء فی تربیة الابناء، ص 248.


5. مستدرک الوسایل، ج 2، ص 618.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.