الزامات قول سدید و چگونگی تبعیت دولت از منویات رهبری


http://s5.picofile.com/file/8139167642/0099.jpg

یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ قُولُوا قَولاً سَدِیداً:ای کسانی که ایمان آورده اید، تقوای الهی پیشه کنید و سخن استوار و محکم بگویید.این آیه بیان سخن محکم، متقن، استوار و متین را در کنار تقوای الهی دستور می دهد. خداوند، در این آیه، به پروا و ترس و حرمت نسبت به مقام خداوندی و پرهیزگاری در مقابل گناهان فرمان داده و سپس دستور می دهد که مؤمنان سخن شایسته و منطقی و درست و صحیح بگویند.«قول سدید» یا «سخن محکم»، حرفی راست و درست، منطقی، پاک، شایسته، زیبا و سودمند است و شیوه ای است که باید روش، رویه و برنامۀ سخن گفتنِ مؤمن باشد. بسیاری از آسیب ها، بیماری ها و اختلافات اجتماعی در سطوح کوچک و بزرگ ناشی از اشتباه در ارتباطات کلامی است. از آن جا که ارتباطات کلامی بخشی جدایی ناپذیر و تأثیرگذار در زندگی روزمره و هرروزۀ انسان هاست، توجه به استحکام و حق بودن سخن، برای زندگی بهینه ضروری و حیاتی است.


 کاربرد این آیه در سیاست بسیار پردامنه است و نمی توان به صورت اشاره وار از کنار آن گذشت. اینکه قول سدید چیست و چگونه ما می توانیم آن را در زندگی روزمره به کار گیریم احتیاج به مباحث طویلی دارد.معنای قول سدید این است که سخنی که بیان می شود از روی فکر، اندیشه، از موضع صدق گفته شود. اینکه بیان واقعیت باشد نه بدون پشتوانه و در جهت تخریب.قاعدتا «قول سدید» یعنی قولی که هم از نظر مبنا استوار است و هم از نظر جهت گیری و هدف گیری. به عبارت دیگر اقوال باید در جهت سلامت و رشد باشد نه در جهت تخریب. فرقی هم نمی کند که این سخن از سمت و ناحیه چه کسی بیان می شود. مهم این است که این جهات در آن سخن رعایت وملاحظه شود. این آیه به همه می گوید که وقتی قصد بیان سخنی را دارید این سخن باید هم از نظر پایه و مبنا استوار باشد و هم از نظر جهت گیری. در جهت تخریب و یا از بین بردن ارزش یا آبروی فرد و افراد نباشد. ولی چون موقعیت اجتماعی سیاست مداران صدایشان را رساتر می کند و بیان شان طنین بیشتری پیدا می کند باید بیشتر نسبت به اظهارات و رفتار های خود مواظبت کنند. متاسفانه امروز در کشور اخلاق از سوی برخی مدیران و سیاست مداران به کلی زیر پا گذاشته شده است. توجه به این آیه به خصوص آنان که دستی در رسانه ها دارند ضروری است. چرا که عدم توجه به این آیه موجب شکل گیری افراط و تفریط و تندروی در کشور خواهد شد.

متاسفانه در خصوص بداخلاقی هایی که امروزه در جامعه رایج شده، جوان ها به نسبت افراد مسن کمتر دچار این امر شدند. لااقل جوان ها حد مرزی برای اظهارنظر و رفتارهای خود قایل اند ولی برخی افراد که سن و سالی از آنان گذشته در اظهارنظرهای خود خیلی بی محاباتر وارد حریم شخصی افراد و هتاکی و تحقیر حیثیت افراد می پردازند. برای از میدان به در کردن رقیب هر نوع عبارتی را به کار می گیرند. هر نوع اتهامی را متوجه افراد و شخصیت ها می کنند. از هر نوع تخریبی که فکر می کنند آن ها را به مقصد می رساند استفاده می کنند. اگر به برخی جراید و نشریات گذرا نگاهی داشته باشیم به این نتیجه می رسیم که این نشریات جز هتاکی و فحاشی محتوایی ندارند. ظاهرا دروغ نویسی و در جهت تخریب و ایجاد تفرقه در جامعه نوشتن را نیز برای خود مباح می دانند. همان طور که مقام معظم رهبری به این نکته اشاره کرده اند، این بیماری است که کشور مبتلا به آن شده است.


برخی مفاهیم دینی یا توصیه‌های دین برای رفتارهای ما، باید به عنوان ضرورت‌های مهم فرهنگی تلقی شوند. ما باید تفاوتِ وزن توصیه‌های دینی را درک کنیم و الا دینداری ما عوامانه خواهد بود. کسی که حجم انبوهی از علم و آگاهی داشته باشد اما تفاوت وزن معارفی را که دارد درک نکند، یک عالم عوام خواهد بود. یکی از مفاهیم دینی که وزن بسیار بالایی دارد و باید تبدیل به یک فرهنگ بلکه یک ضرورت فرهنگی شود و باید تبدیل به یک مطالبۀ اولیۀ فرهنگی در جامعۀ اسلامی شود و در نتیجه، موضوع اول امر به معروف و نهی از منکر قرار گیرد، مفهوم قول سدید است؛ یعنی سخن گفتن محکم و استوار و صحیح، یعنی سخن بی‌پایه و اساس نزدن، یعنی سخنی که از سویی مطابق با واقع باشد و از سوی دیگر برای خدا و به امر خدا باشد.

در ارتباطات کلامی در جامعۀ اسلامی، مؤمنان باید به اصول قول سدید پایبند باشند. صداقت، ادب و متانت، حق گویی، قابل فهم بودن، کامل و محکم بودن و خدایی بودن کلام، از این ویژگی هاست.متأسفانه یکی از مهمترین سجایا و ویژگی های نیک اخلاقی که در جامعه در نتیجۀ عوامل مختلف، کمرنگ شده است، دقت در کلام و در نظر داشتن خداوند است. هنگامی که شخص خداوند را در هنگام سخن گفتن در نظر داشته باشد و رضایت او را مد نظر قرار دهد، حرف ناحق و ناروا و زشت نزده و مراقب آنچه بر زبان می آورد خواهد بود. باید در هر نوع گفتگو به این نکات توجه کرد تا از گناهان زبانی متعدد و آسیب های اجتماعی و ارتباطی پیشگیری شود.به کسی مؤمن حقیقی گفته می‌شود که اساس گفتارش بر مبنای قول سدید باشد یعنی بطور محکم، مستدل و دیالکتیک سخن بگوید و از سخنان غیرمستدل و غیرروشن دوری جوید. در قرآن مجید، آیات 70 و 71 سوره‌ی احزاب بیان گردیده است که کسی سزاوار اینگونه ایمان است که از خالق عالم که ناظر اعمال اوست بترسد و یقین داشته باشد اگر بدون دلیل و غیرمحکم سخن کسی را بپذیرد دچار عذاب‌های قانونی الله در دنیا و آخرت می‌شود و برای آنکه به طور کامل به چنین ایمانی برسد باید مطیع کامل راهنمایی‌های الله و پیامبرش باشد.درباره‌ی این راهنماییها مکرراً در قرآن گفته شده است آنها وحی الله تعالی بوده که توسط هر یک از پیامبران حقیقی برای مردم در زمان‌ها و مکان‌های مختلف بیان گردیده است و چون آن راهنماییها صد در صد منطقی و مستدل و بر مبنای حقایقِ خلقت می‌باشد لذا می‌بایست مورد قبول واقع گردد.


این قانون الهی است که مومنان صالح، محبوب خلایق شوند. «انّ  الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن وُدّا». البته که این محبت برای دوستداران، تعهد و مسؤولیت می آورد. حداقل مسؤولیت، وفاداری است. این هم قانون الهی است که «ما جعل  الله لرجل من قلبین فی جوفه. خداوند درون سینه انسان دو قلب (برای  محبت دو چیز متضاد) قرار نداده است».بندگی خدا محبت می آورد. محبت ملت ما به امام و رهبری، از همین جنس است. اگر قانون جاری الهی است که «الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه»، گفتار و رفتار ولی امر جامعه دینی از همین جنس است؛ در عین اعتدال رو به اعتلا دارد و به اعتبار همین اعتدال و اعتلا، محبت انگیز و البته تعهدآور است.رئیس جمهور محترم در همایش روز جهانی مساجد تصریح کرد «ما قول سدید می خواهیم. امام(ره) بیاناتش و اعلامیه هایش قول سدید بود؛ امروز رهبری انقلاب قولش و کلامش قول و کلام سدید است. قول سدید به معنای  راستگویی تنها نیست. درست است که قول سدید یعنی قول محکم و استوار اما معنای سدید تنها استواری و استحکام نیست؛ سدید یعنی میانه روی، قول تأثیرگذار، استحکام، استوار و میانه روانه. پیامبر(ص) همه سخنانش سدید بود و همیشه به خود و مردم تذکر می داد و می خواست یادآوری بکند که به دنبال قول سدید باشند».


به یک معنا کلام امام و رهبری، کلامی است که از باب انصاف و استدلال و اتقان و اعتدال و استحکام و راستی و ژرف اندیشی و آینده نگری. رهنمودهای راهبردی امام خامنه ای ازجمله در چند دیدار با دولتمردان، همان قول سدید تصریح شده از سوی رئیس جمهور محترم است. به ویژه رهنمودهایی که در حوزه هایی نظیر حفظ جهت گیری انقلابی  و پاسداری از فرهنگ عمومی در مقابل شبیخون جریان هرزه فرهنگی، مرزبندی با فتنه و فتنه گران، سرلوحه قرار دادن اقتصاد مقاومتی به عنوان نقطه اتکا و دل نبستن به مذاکره، حفظ آرامش و امید جامعه، تحمل انتقادهای  منصفانه و پرهیز از بی انصافی و عمل به وعده های بیان شده است.رئیس جمهور به درستی گفت «امروز به خاطر شرایط و فضای ارتباطی دنیا بار سنگینی بر دوش ماست. دشمن می خواهد به ما هجمه کند و قبل از آن که بر سرزمین ما مسلط شود بر اذهان، افکار و نسل جوان ما مسلط شود». حداقل مسؤولیت در برابر این هجوم افسارگسیخته و مغول وار غرب آن است که با نیروهای دشمن در این جنگ نیابتی  فرهنگی مرزبندی کنیم، آنان را به مصادر امور راه ندهیم و نگذاریم امکانات محدود جبهه خودی صرف لجستیک و دوپینگ جبهه مهاجم شود و اگر به قول سدید رهبر معظم انقلاب در این باره اهتمام لازم را نداشته باشیم، خسارت خواهیم دید. در مقابل، عزت و شرافت و ظفرمندی و بهروزی ما در گرو اتفاق بر سر همین قول سدید است.

یکی از تشبیهات رهبر انقلاب درباره ی مسؤولان و هدایت کنندگان اجتماعی، استعاره ی «راننده» است. ایشان در دیدار امسال خود با مسؤولان و کارگزاران نظام فرمودند: «شما مثل ناخدایی هستید که دارد کشتی را می راند، مثل خلبانی هستید که دارد هواپیما را سِیر می دهد» حضرت آیت الله خامنه ای در سخنان گوناگونی این استعاره را به کار برده اند و به نکاتی نظیر «اعتماد به راننده»، «اجازه ی رانندگی ندادن به راننده ی فاقد صلاحیت»، «هوشیاری راننده و توجه او به مسیر»، «محافظت راننده از مسافران و اموال آنان»، «پرت نکردن حواس راننده»، «تخریب نکردن وسیله ی نقلیه» و «جنجال درست نکردن علیه راننده» اشاره کرده اند. ایشان هم چنین در دیدار اخیر خود با هیأت دولت به بیان نکاتی پیرامون «نقد» نسبت به مسؤولان کنونی و گذشته و هم چنین نحوه ی مواجهه ی مسؤولان با منتقدان پرداختند.

رهبرمعظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار اخیر خود با دولت یازدهم، ضمن توصیه های خود به دولت مردان، توصیه ی پنجم خود را به رعایت سعه ی صدر و آرامش در قبال انتقادهای منصفانه اختصاص دادند و فرمودند: آقای رئیس جمهور از برخی انتقادها ناراحتند که البته در برخی موارد هم واقعاً حق با ایشان است و برخی  انتقادها، تند وگاهی غیرمنصفانه هستند. لزومی ندارد که انسان بخواهد به هر مطلب یا انتقادی، پاسخ دهد زیرا در برخی موارد سکوت بهتر است ضمن آن که هر حرفی هم که بر ضد ما زده شود این گونه نیست که حتماً در ذهن افراد جامعه تأثیر بگذارد و مورد قبول قرار گیرد. انتقاد باید باشد اما انتقاد باید با لحن خوب و منصفانه باشد و هدف از آن نیز بی آبرویی و سبک کردن طرف مقابل نباشدکه این روش قطعاً غلط است. حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: پاسخ به انتقادها هم باید منطقی و با خونسردی داده شود. معظم له با تأکید بر این که انتقادهای منصفانه دشمنی نیست بلکه کمک به دولت است، گفتند: یکی از مسائل بسیار مهم کنونی، آرامش روانی موجود در جامعه است که باید حفظ شود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای پیش از این نیز و در سال 1389، در دیدار اعضای هیئت دولت وقت می فرمایند: «انتقادپذیری را در خودتان نهادینه کنید. باید جوری باشد که مسؤولین دولتی انتقادپذیری را در نفس خودشان پذیرا باشند. البته این کار، سخت هم هست، اما باید با سعه ی  صدر برخورد کرد، که «آلة الرّیاسة سعة الصّدر». البته ریاست به معنای آن بالانشینی ها نیست. اگربخواهید مدیریت کنید، ناچارید سعه ی صدر داشته باشید و یک چیزهایی را تحمل کنید».بارها در آموزه های اسلامی بر این نکته تأکید شده است که دوست حقیقی هر کس آن است که عیوب او را متذکر گردد و دشمن حقیقی، آن کسی که عیوبش را با تملق پنهان سازد. از این رو دولت مردان یازدهم در برابر آزمونی حساس و مهم قرار گرفته اند. بنا بر توصیه رهبر معظم انقلاب، اگر آستانه تحمل و سعه ی صدر خویش را در برابر انتقادهای سازنده منتقدان دلسوز بالا برند می توانند حتی این انتقادها را به فرصت تبدیل کنند.فرضیه ی ما این است که دولت اسلامی باید نسبت به اشاعه ی فرهنگ اسلامی و مقابله با فرهنگ ها و خُرده فرهنگ های ناسازگار با آن در جامعه ی اسلامی احساس مسؤولیت و اقدام کند. رهبر معظم انقلاب اسلامی  تصریح کرده اند که حکومت اسلامی موظف به «هدایت فرهنگیِ» جامعه است. به این معنی که کارگزاران فرهنگی در نظام سیاسی مبتنی بر اسلام باید در چارچوب اسلام و ارزش های فرهنگی آن، «فضایل» را ترویج کنند و «رذایل» را بزدایند. ایشان بر این باورند که بر اساس شریعت اسلامی و قوانین نظام جمهوری  اسلامی، کارگزاران فرهنگی باید «زمام» و «مهار» فرهنگ عمومی را در اختیار گرفته و خود را «متولی» آن قلمداد کنند.

رهبر معظم انقلاب در جای دیگری تأکید می کنند تفاوت حاکم اسلامی با دیگر حاکمان در این است که حاکم اسلامی  مکلف است به واسطه ی هدایت فرهنگی مردم و بیان حقایق دینی برای آن ها و امر به معروف و نهی از منکر، مسیر «سعادت اُخروی» و رسیدن آن ها به «بهشت» را برایشان هموار سازد. ایشان هم چنین معتقدند که بر عهده ی مدیران و مسؤولان در حکومت اسلامی است که مقدمات و زمینه های «صلاح» و «خیر» را در جامعه فراهم سازند و با مقدمات و زمینه های «فساد» و «شر» مبارزه کنند.

در اندیشه ی سیاسی اسلام، حکومت برای حکومت نیست. یعنی حکومت، منزلت ذاتی و غایی ندارد، بلکه در حکم «ابزار» و «وسیله» برای رسیدن به مقصد و منظور دیگری است که همان «ارزش های اسلامی» است. اسلام به صورت ذاتی در پی تشکیل حکومت و برپایی نظام سیاسی نیست، بلکه چون تحقق یافتن آموزه های آن متوقف به در اختیار گرفتن قدرت سیاسی است، حکمرانی موضوعیت پیدا می کند.بنابراین حکومت اسلامی مکلف است «ارزش های معنوی» (فرهنگی) اسلام را در جامعه محقق سازد و این مهم ترین و عالی ترین تکالیف حکومت اسلامی است که آن را از حکومت سکولار متمایز می سازد.برای برون رفت از مشکلات سیاسی راهی جز آراسته شدن به قول سدید نداریم.


قول سدید، سخنی است که هم راست و صحیح باشد(غلط و اشتباه نباشد)، و هم «دقیق» باشد. شما گاهی می‌توانید راست بگویید ولی «بخشی» از یک حقیقت را بیان کنید و با آن، مردم را به اشتباه بیندازید. یا می‌توانید زمانِ گفتن یک سخن درست را نابه‌جا انتخاب کنید و مردم را گمراه کنید. و می‌توانید بدون زدن قید و حاشیۀ لازم به یک سخن صحیح، با آن سخنِ صحیح، مردم را گمراه کنید و اغراض غیرالهی خودتان را تعقیب کنید.
کسانی که در جنگ‌های روانی از هر گزاره‌ای برای تخریب غیرمنصافۀ طرف مقابل استفاده می‌کنند و هنر برپا کردن جنگ روانی با سوء استفاده از کلمات را دارند، بویی از فضیلت «قول سدید» نبرده‌اند. البته معمولاً اهالی رسانه و تبلیغات، در جنگ روانی سعی می‌کنند سخن راست بگویند تا اعتبارشان خدشه‌دار نشود و اگر هم سخنی می‌گویند که تا حدودی ناصحیح است، سعی می‌کنند طوری نباشد که پای‌شان به دادگاه کشیده شود؛ یعنی کلمات خود را طوری انتخاب می‌کنند که دروغ نباشد ولی به هدف شوم خود یعنی تخریب طرف مقابل برسند.


امروز به عنوان یکی از ضرورت‌های فرهنگی برای جامعۀ خودمان باید به موضوع «قول سدید» توجه کنیم. بر اساس سیرۀ نبوی می‌توان فهمید که وزن این توصیۀ دین چقدر بالاست؛ چون رسول خدا(ص) هر جمعه در خطبه‌های نماز جمعه این آیه را قرائت می‌فرمودند. اینکه پیامبر(ص) در میان تمام آیات قرآن، این آیه را انتخاب می‌فرماید و هر هفته در نماز جمعه قرائت می‌فرماید، وزن و اهمیت این مفهوم را به ما می‌فهماند. قول سدید، سخنی است که برای خدا بر زبان جاری شود. یعنی جدای از اینکه باید به حقّ بیان شود و صحیح باشد، باید با انگیزۀ صحیح هم باشد و برای خدا باشد و به امر خدا باشد. مثلاً اگر کسی غیبت کند، سخنش قول سدید نیست هرچند راست بگوید.بی‌تقوایی فقط به این نیست که انسان دروغ بگوید یا غیبت کند یا تهمت بزند. قول سدید نگفتن، بی‌تقوایی است. آیۀ «اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً؛ احزاب/70) نشان می‌دهد که اقتضای تقوا، قول سدید داشتن است نه اینکه بی‌تقوایی فقط به دروغ گفتن باشد. بعضی‌ها دروغ نمی‌گویند اما سخن سُست و بی‌پایه می‌گویند.

هر لقمۀ سیاسی‌ای که از گلوی هر گروهی پایین برود اما از طریق قول سدید نباشد، آن لقمه گلوگیر خواهد شد. فرقی هم نمی‌کند آن گروه خود را حزب‌اللهی بداند یا غیرحزب‌اللهی. شما حتی به نفع خدا، انبیاء الهی، ولایت ائمۀ هدی و ولایت فقیه هم نمی‌توانید از سخنی غیر از قول سدید استفاده کنید. پیامبر(ص) وقتی شخصی را به تبلیغ دین و دعوت مأمور کردند، بعد از رفق و مهربانی، به او توصیه کردند که قول سدید بگوید.(فَقَالَ عَلَیْکَ بِالرِّفْقِ وَ الْقَوْلِ السَّدِید؛ کنزالفوائد/1/210) قول سدید یعنی همۀ جوانب سخن را رعایت کنیم، یعنی سخن ما هم صحیح باشد، هم انگیزه‌اش درست باشد و برای خدا باشد و هم به امر خدا باشد.

شنیدن قول سدید هم ظرفیت می‌خواهد. بسیاری از مردم به شنیدن قول سدید عادت ندارند. قول سدید ممکن است فضیلت کسی را به اندازه‌ای که هست بیان کند و اصلاً قصد تبلیغات او را هم نداشته باشد. اتفاقاً گاهی اوقات وقتی به آن اندازه او را تأیید کند در واقع معنایش این است که من بیش از این مقدار او را تأیید نکرده‌ام. بسیاری از اوقات به دلیل عادت نداشتن بخشی از مردم به شنیدن قول سدید، در جامعه برداشت نادرستی از تعریف‌های حضرت امام یا مقام معظم رهبری در مورد مسئولین پدید می‌آید. مثلا بیان یک امیتاز یک مسئول توسط رهبر را به معنای تایید کامل او می‌گیرند، یا بیان یک ایراد از او را به معنای رد کامل او می‌گیرند؛ در حالیکه اگر انسان ظرفیت شنیدن قول سدید را داشته باشد، دچار اینگونه افراط و تفریط‌ها نمی‌شود.بعضی‌ها فکر می‌کنند که می‌توانند با قول غیر سدید جلوی ضرر را بگیرند یا منفعتی را جلب کنند. اما این امکان ندارد چون آن ضرر یا بدتر از آن بالاخره از ناحیۀ دیگری به شما خواهد رسید و در مجموع هیچ منفعت بلندمدتی با قول غیر سدید به شما نخواهد رسید.هر کسی می‌خواهد دینداری کند باید به این مسأله توجه کند که دینداری از جهت رسیدن به نتیجه دو ویژگی دارد: یکی اینکه عمل کردن مطابق دستورات دینی، معمولاً موجب می‌شود دیر به نتیجه برسید و دوم اینکه دستورات دین کاری می‌کند که غیر مستقیم به نتیجه برسید. و این دو ویژگی، آدم نابردبار را دق‌مرگ می‌کند! و آدم‌ها چون معمولاً صبوری ندارند، نمی‌توانند خوب دینداری کنند. چون معولاً دین نمی‌گذارد از راه پرشتاب به نتیجه برسیم. در مورد قول سدید هم همین‌طور است. یعنی اگر بخواهیم شتابزده به مقصد برسیم حتماً از قول سدید فاصله خواهیم گرفت.


نتیجه ودستاوردقول سدید :

1- اصلاح اعمال (بهبود و مطابق مصلحت و موفقیت شدن کارها و اموری که از انسان سر می زند.)
2- آمرزش گناهان (نیاز همۀ ما!)
3- اطاعت از خدا و پیامبرش، به وجود آورندۀ موفقیت و پیروزی بسیار بزرگ برای شخص اطاعت کننده

«قول سدید» با فریضه و واجب الهی «امر به معروف و نهی از منکر» رابطه ای عمیق و پراهمیت دارد. هنگامی که مؤمن به قول سدید مجهز و مزین شود، توانایی تأثیرگذاری سخن و دعوت او، چند برابر می شود و دعوت او به حق در دیگران نفوذ و تأثیری متفاوت و اثربخش خواهد داشت.قول سدید، نیازی برای حیات طیبه و زندگی پاک الهی است.خداوند بعد از توصیه به قول سدید می‌فرماید: «...قُولُواْ قَوْلًا سَدِیداً * یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمَلَکمُ‏ْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُم»(70 و71) یعنی اگر قول سدید بگویید خداوند کار شما را درست خواهد کرد. چون معمولاً انسان از قول سدید فاصله می‌گیرد، تا کار خودش را درست کند. لذا در اینجا خدا می‌فرماید: اگر شما قول سدید داشته باشید، خودم کارهای شما را درست خواهم کرد. امام صادق(ع) می‌فرماید: «خداوند در قرآن فرمود: ‹قول سدید بگویید تا خدا کار شما را اصلاح کند›، بدان که تا سخن عادلانه بر زبان جاری نکنی خدا از تو چیزی را قبول نمی‌کند؛ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ فِی کِتَابِهِ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیداً  یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُمْ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنْکَ شَیْئاً حَتَّى تَقُولَ قَوْلًا عَدْلًا»(کافی/8/107) یعنی خدا از ما هیچ چیزی را قبول نمی‌کند مگر اینکه قول سدید بگوییم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.